پرستیدنی

یادداشت های من

پرستیدنی

یادداشت های من

پرستیدنی

من که اینقد راحت داشتم با رفتنش کنار میومدم

دیگه این خوابایی که هر شب میاد سراغم چیه ؟

فکر کنم ضمیر ناخوداگاهم هنوز خیلی باهاشدرگیره


شایدم داره می گه که نباید هدفامو فراموش کنم



این ترانه رو هر شب گوش می دم

------------------------------


شبی که آواز نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشایی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه و مهر نشان گرفته ام
بوی تو را زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پریکجایی که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان در نمیگشایی

دل من سرگشته تو  نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
در آب و آیینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پیت پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجایی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو غوغا شو
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشایی

نظرات 3 + ارسال نظر
صفورا یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:18 ق.ظ http://www.lahzehayeshaeraneh.blogsky.com

گلم کاش این شخصیت مجهولی که دربارش میگی رو یکم برای ما معلومش کنی
این ترانه هم خوشگل بود عزیزم
چقدر خوشحال میشم وقتی میبینم نفر اولی که نظر میده منم

ممنون
توی پستای بعدی کم کم راجع بهش میگم

khastgah یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ق.ظ

به نظر می رسه اون شاید
درسته!

آره
منم دارم به حرفاش گوش میدم
اما یه تبریک بهم بدهکاره

مریم دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ http://www.soutak.blogsky.com

سلام
ای بی معرفت
دیگه دوسم نداری؟
من آپم دوس داشتی یه سر بزن
بوووووووووووووس

باشه سر می زنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد