گاهی در عین دور بودن
حرف های بزگی می زنی
آنقدر بزرگ که از همینجا دیده میشود
هنوز حرف هایت بوی حرکت می دهد
کمر به شکستن کمر غرور من بسته ای
و غرورم چادر ماندن به کمرش بسته
می دانم مدتی است که نمی خوانی ام
نوشتن سخت تر شده است
------------------------------------------------------
اگه بودم شده نابود اگه سبزم شده پاییز
اگه از حادثه سرشارم و از فاجعه لبریز
اگه زخمی و خرابم اگه بی تابم و خسته
اگه باد بی ترحم زده ساقمو شکسته
من مثل یه برگم بی تو رفیق مرگم
من خزونم تو خود فصل بهارون
من مثل کویرم تو دست خاک اسیرم
چکه کن رو تن این تشنه ی بارون
اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام، اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک
اگه ناباوره چشمام تو تماشای تو مونده
اگه اون نگاه اول من و پای تو نشونده
من مثل یه برگم بی تو رفیق مرگم
من خزونم تو خود فصل بهارون
من مثل کویرم تو دست خاک اسیرم
چکه کن رو تن این تشنه ی بارون
سلام
وبلاگ خوبی داری مطالبت هم جالبه
به وبلاگم سر بزن مطمئنم میتونی کمکم کنی این وبلاگ رو جهانی کنم . مطلب و یا نظرت رو بفرست به اسم و آدرس وبلاگ خودت تو وبلاگم استفاده میکنم.
سلام
شما سیم کارت ایرانسل دارید ؟
می خواین شارژ 2000 تومانی رو با قیمت 1690 تهیه کنید ؟
کلیه کارت های عضو شتاب پذیرفته می شن
نوشتنت که سخت تر باشد بیشتر می نگاری
بیشتر خوانده می شوی
و بیشتر
و از فردا بیشتر
و زندگی سخت تر
و انتظارها طولانی تر خواهد بود
سلام................اول من آپم..دوم.........خودمم نمیدونم هستم یا نه...تا حالا گیج شدی...........اگه /اره که حالت منو درک میکنی.................از خاطرات متنفرم...دلم میخواد مغزم و فرمت کنم...............الان چک میکنم.............
یه جا شنیدم خیلی قشنگه مخصوصا
((من مثل یه برگم بی تو رفیق مرگم
من خزونم تو خود فصل بهارون
من مثل کویرم تو دست خاک اسیرم
چکه کن رو تن این تشنه ی بارون))
من خزوووووووووونم ):
مرسی که سر زدی