یادته همیشه این شعرو با خودم زمزمه می کردم
دوس داشتم همیشه اینو توی وبلاگم بذارم
حالا فرصتش پیش اومده که اینو توی وبلاگم بذارم
سلام ای غروب غریبانه ی دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای
غم لحظه های جدایی
خدا حافظ ای شعر شبهای روشن
خدا حافظ ای
قصه ی عاشقانه
خدا حافظ ای آبی روشن عشق
خدا حافظ ای عطر شعر
شبانه
خدا حافظ ای همنشین همیشه
خدا حافظ ای داغ بر دل
نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به
دلهای خسته
تور ا می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به
دامان دریا
اگر شب نشینم آگر شب شکسته
تو را میسپارم به
رویای فردا
به شب می سپارم تورا تا نسوزد
به دل مسپارم تور ا
تا نمیرد
اگر چشمه ی واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدار ا
نگیرد
خدا حافظ ای برگ وبار دل من
خداحافظ ای سایه سار
همیشه
اگرسبز رفتی اگر زرد ماندم
خدا حافظ ای نو بهار همیشه
منم الان می خوام بهترین حرف دنیا رو بهت بزنم: اینکه همیشه به یادت هستم.
تازه دیشب بود که فهمیدم چقدر دوستم داره
و چقدر نگرانیه من واسش مهمه
هیچ وقت واسه بعضی کارا دیر نیست
اما با اومدن بهار. چه زمستون سختی رو باید تنهایی بگذرونم
سلام....خوبی؟؟
سری به ما نمی زنی؟؟؟
سال نو رو پیشا پیش بهت تبریک می گم....
امیدوارم سال خوبی داشته باشی و هرچی از خدا می خوای بهت بده اول هم سلامتی.....
منو یادت نره دعا کنی......
دیر کرده.
میبینی
دیر کرده
گاهی وقت ها چه زود دیر می شود
سلام آرزو دارم در سال ۸۹ هم لحظه های خوب و خوشی در انتظارت باشه
ممنون
توام همینطور
هر وقت میام وبت مطلباتو میخونم عجیب دلم میگیره
خودم میدونم چرا
آخه خیلی خوب اونارو میفهمم
انگار یکی داره حرفای دل منو تکرار میکنه...
فکر می کردم حرف دل همه ادمایی که احساس عاشق شدن می کنن یکیه
اما حالا میبینم هر کدوم یه دنیایی دارن
خوشحالم که یه نفر دنیای منو می فهمه