پرستیدنی

یادداشت های من

پرستیدنی

یادداشت های من

لویال به معنای تمام

عاشق شدن...
گاهی به خود عشق شک می کنم


احساس می کنم قدرت تصادف از عشق بیشتر


عشق شاید یکی از نوه ها و یا نبیره های تقدیر باشه

به هر حال این تصادف شد و من دیدمش و حالا ...


واسش مبارزه می کنم

تا انتها

اصلا هم کم نمیارم

کمکم کن...


من همیشه یه تکیه گاه محکم برات می مونم

حالا بیشتر


چون که

من لویال هستم

پاسخ لویال به یه دوست جدید اما بزرگ

نه
من مشکل انتظار ندارم

کسی که من می خوام
گاهی بی تابیمو می کنه
گاهی بی حوصلم میشه
و گاهی هم واسش در اولویت هایی قرار می گیرم که نمی دونم کجا هستم

اما دوسم داره

من رابطم روی دوشم نیست که سنگین باشه
من دارم روی دوش این رابطه بزرگ میشم و پیشرفت می کنم

و انتظار ...
خوب واژه قشنگی نیست
اما باهاش انس گرفتم

دلم یه دشتی رو می خواد
که روش بخوابم و باهاش غلط بزنم
یه اسمون که همش دل بزنه اما اصلا نباره

و یه پرنده
که همش مزاحمم بشه

 داره سردم میشه
کسی منو گرم نمی کنه ؟

سالیتود

دو روز نبودم

دو روز بون اینکه سیر ببینمت

بدون اینکه باهات حرف بزنم و با یه شیطونیه کوچیک تو تا اوج برم


اونجا هر دختری که ازم سوال می کرد فکر می کردم تویی

اونجا خیلی سرم شلوغ بود

اما همش تو دلم با تو حرف می دم

گاهی باهات عشق بازی می کردم

گاهی غرغر می کردمو گاهی هم سر به سرت می ذاشتم

اما هر جوری که بود


نبودی

و من مس همیشه تنها



لویال .... همیشه لویال

فکرشو بکن

همه مقدمات رو چیده باشی

همه چی هم عالی ژیش رفته باشه


فقط منتظری که اون حرفی که می خوای بزنه

منتظر میمونی

صبر می کنی

وقتش که شد

بر می گرده فقط می گه که


نمی تونم برم تو وبلاگم...می خوام آپ کنم


آخه اون همه حرف من زدم جوابش این بود ؟؟؟؟؟

شب...صبح

شب

با تمام لبخند های مادرگونه اش

منو تو را در یکدیگر غرق می کند


و صبح

باز هم برای هم غریبه ایم