نمی دونم بگم من الان تازه شدم و احساس جوونی می کنم
یا این که یه سال احساس پیری می کنم
اما هر کدومشو که حساب کنی
دارم بزرگ میشم
این جمله قشنگ رو امروز خوندم
انسان هم دگردیسی دارد
پوست می اندازد ...
اما نتیجه، گاهی دیو می شود
نه پروانه !
خوب منم الان توی یه فرآیند دگردیسی هستم
این روزا کسی به کارم هیچ کاری نداره
منم سعی می کنم حواس هیچ کس رو پرت نکنم
پ.ن
۱. ممنون از همتون که توی تولدم تنهام نذاشتین
امیدوارم که زندگی برای همه توی روز تولد بهترینشو بده
۲. عاشق این شعر گوگوشم
------------------------------------------------
ای چراغ هر بهانه
از تو روشن ، از تو روشن
ای که حرفای قشنگت
منو آشتی داده با من
من و گنجشکای خونه
دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن تو
پر می گیریم از تو لونه
باز میای که مثل هر روز
برامون دونه بپاشی
منو گنجشکا می میریم
تو اگه خونه نباشی
همیشه اسم تو بوده
اول و آخر حرفام
بس که اسم تو رو خوندم
بوی تو داره نفس هام
عطر حرفای قشنگت
عطر یک صحرا شقایق
تو همون شرمی که از اون
سرخه گونه های عاشق
شعر من رنگ چشاته
رنگ پاک بی ریایی
بهترین رنگی که دیدم
رنگ زرد کهربایی
من و گنجشکای خونه
دیدنت عادتمونه
به هوای دیدن تو
پر می گیریم از تو لونه
کاش که دیو نشیم تو این دگردیسی!
همیشه اسم تو بوده
اول و آخر حرفام
بس که اسم تو رو خوندم
بوی تو داره نفس هام
خیلی قشنگ بود
در درون ذهن من هرگز نمیمیرد کسی
مرگ احساس مرا ماتم نمیگیرد کسی
رفته ام من سالها از خاطرات این و آن
یک سراغ ساده هم از من نمیگیرد کسی
لطفا یه سر به وب من بزنین ممنون
سلام
منم این شعر رو دوست دارم
زاستی دیگه بهم سر نمیزنی؟
با دگردیسی موافقم...منم یه جورایی این روزها همین جوریم...